ازدواج

هدفمند ازدواج کنیم

بررسی اهداف ازدواج از منظر آیات و روایات

زندگی باید هدفمند باشد. هر فرد دارای هدف‌های کوچک و بزرگی است و برای دستیابی به آن‌ها مسیرهایی را طی می‎کند. ازدواج نیز به همین نحو است. ازدواج از ضروریات زندگی انسان به‌شمار می‌آید و هدف‎ها و نیازهای بی‎شماری را تأمین می‌کند. اگر زن و شوهر در مورد آرمان‌ها، آرزوها و اهدافشان متفاوت باشند، طبعأ مسیرهای متفاوتی خواهند داشت و جدای از یکدیگر حرکت خواهند کرد. حاصل این امر نیز چیزی جز پاشیدگی زندگی نخواهد بود. نتیجه آن که پسر و دختر قبل از ازدواج باید اهداف و انگیزه‎های خود را از ازدواج تعریف کنند؛ تا از ایده‎های یکدیگر برای رسیدن به هدف نهایی یک ازدواج سالم و موفق، که همانا آرامش و تکامل است، دست یابند و در این مورد تناسب را در نظر بگیرند.

در این‌جا به برخی از مهم‌ترین اهداف ازدواج که دستیابی به آن، زن و شوهر را به آرامش حقیقی می‏رساند، پرداخته می‏شود.

رسیدن به آرامش

در مورد ازدواج و گزینش همسر ثابت شده است افرادی که ازدواج کرده و در این امر موفق بوده‏اند، کمتر دچار بیماری روانی می‎شوند. شاید این به دلیل رضایت از زندگی، احساس مسئولیت و ارضای نیازهای عاطفی است. هدف از تشکیل خانواده، تأمین نیازهای مادی و معنوی انسان، از جمله دست‌یابی به سکون و آرامش است. دست‌یابی به این اهداف والا، نیازمند توجه جدی به خانواده می‌باشد. در نظام الهی و فرهنگ قرآنی، هدف اصلی از ازدواج، رسیدن به آرامش روان و آسایش خاطر، پیمودن طریق رشد، دستیابی به کمال انسانی و نزدیکی به ذات حق است. نیاز به آرامش که ریشه در سرشت آدمی دارد، براساس تعالیم مکتب اسلام یکی از مهم‌ترین و شاید اولین انگیزة ازدواج محسوب می‌شود. ازدواج، در حقیقت کانونی تشکیل می‎دهد که در آن زن و مرد احساس آرامش کنند.

قرآن کریم در معرفی فلسفة ازدواج می‌فرماید: «و یکی (دیگر) از نشانه‌های خدا این است که از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آن‌ها آرامش پیدا کنید.» (روم:21) خداوند در این آیه و آیه 189 سوره اعراف، ضمن آن که حقیقت زن و مرد را یک گوهر دانسته و هیچ امتیازی از لحاظ مبدأ آفرینش بین آن‌ها قائل نشده، آرامش خاطر و روان را هدف ازدواج و زن را محور آرامش معرفی کرده است. در این آیه، آسودگی و آرامش نفس، بزرگ‌ترین نتیجة ازدواج معرفی شده است و واقعاً هم‌ چنین است. درست است که در ازدواج منافع دیگری از جمله ارضای غریزة جنسی وجود دارد؛ ولی بزرگ‌ترین و ارزنده‌ترین فایده، همان آرامش خاطر و آسودگی و دل‌گرمی است که برای زن و مرد در اثر ازدواج حاصل می‌شود. به همین جهت می‌توان گفت بهترین نعمتی که نصیب انسان می‌شود، همسر شایسته است. بنابراین ملاحظه می‌گردد که محیط خانه و امر ازدواج، وسیله‎‏ی آرامش زن و مرد قرار داده شده و ایجاد الفت و محبت بین آنان در زندگی خانوادگی نیز از نشانه‌های حکمت و رحمت آفریدگار مهربان است.

داشتن خودکفایی و استقلال در زندگی

دختر و پسر، قبل از ازدواج جزو خانوادة پدر و مادر و تابع آن‌ها محسوب می‎شوند و به‌طبع خواهان استقلال بوده؛ اما از این حق مشروع، محروم هستند. محصول کسب و کارشان صرف خانواده شده و خود آنان نیز از آن بهره‌مند می‌شوند. در تصمیم‌گیری‎ها استقلال نداشته و ناچارند از قانون‌ها و ضابطه‌هایی که به وسیلة پدر و مادر بر خانواده اعمال می‌شود، پیروی کنند. به همین دلیل با ازدواج، زندگی دختر و پسر دگرگون شده و شکل جدیدی به خود می‌گیرد. در این زندگی جدید، دختر و پسر، زن و شوهر می‌شوند و یک واحد کوچک اجتماعی را تشکیل می‌دهند. آن‌ها مسئولیت می‌پذیرند، به استقلال می‎رسند، زندگی‎شان هدف‎دار می‎شود و محصول کسب و کار و جدّیت‌شان به واحد خانواده نوبنیاد خویش تعلق می‌گیرد. مسئولیت اداره خانواده جدید را به عهده می‌گیرند، خود تصمیم‎گیرنده می‏‎شوند و به این ترتیب زندگی جدید اجتماعی را آغاز می‏‎کنند. برای یک انسان، هیچ مفهومی باارزش‌تر از استقلال نیست. استقلال، فرد را از وابستگی آزاد می‌کند و در مرحله‎ای جدید از رشد و کمال قرار می‌دهد؛ به گونه‎ای که روی پای خود می‎ایستد و با اراده‎ای نیرومند و فکری آزاد، عهده‎دار ادارة زندگی می‎شود. ازدواج، مرحله‎ای جدید از رشد و استقلال است و انسان را از یکسان بودن، این سو و آن سو رفتن و بی‌نظمی و پریشانی، بیرون آورده و به او تمرکز و نظم می‎بخشد.

رسیدن به تکامل روحی و روانی

یکی دیگر از انگیزه‌های ازدواج، کمک به رشد و تکامل زن و مرد است؛ زیرا محیط گرم و صمیمی، و فضای پر از عشق و محبت خانواده، فرصتی را برای تبادل اندیشه‎ها، رشد اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی زن و شوهر و دیگر اعضای خانواده فراهم می‌کند. در سازمان خانواده، افراد تحت تأثیر دانش‌ها، دیدگاه‌ها و مهارت‌های یکدیگر هستند. هیچ انسانی به تنهایی کامل نیست؛ به همین جهت، پیوسته در جهت جبران نقص و کمبود خویش تلاش می‌کند. خداوند، انسان را به گونه‎ای آفریده است که بدون همسر، ناقص است. انسان هر چه از نظر علم و ایمان و فضیلت‌های اخلاقی بالا برود، تا همسر اختیار نکند، به کمال مطلوب نمی‎رسد. هیچ انسانی به تنهایی کامل نیست و یقینأ امر ازدواج، انسان را به سوی کمال سوق می‎دهد. چنان که خداوند کریم در قرآن می‌فرماید: «همسران شما، لباس شما هستند؛ و شما لباس آن‌ها (هر دو زينت هم و سبب حفظ يكديگريد.)» (بقره:187) در این پیام، خداوند به این نکته اشاره کرده که زن و مرد بدون یکدیگر نمی‌توانند کامل باشند.

سلامت و امنیت اجتماعی

ازدواج و تشکیل کانون خانوادگی، جهت سلامت و سعادت اجتماع، مطلوب و ضروری است. آن گاه که دختران و پسران جوان به‎موقع ازدواج کنند و به این کانون گرم دل‌بسته شوند و بنیاد خانوادة آن‌ها مستحکم باشد، به گونه‎ای قابل ملاحظه از انحرافات و بی‎‌بندوباری‌ها، فسادها، قتل و جنایت‎ها کاسته خواهد شد و ثمرة آن اجتماعی سالم و پویا می‎باشد. اگر بنیاد خانواده‌ها مستحکم باشد، جوان‌ها به موقع ازدواج کنند و به کانون گرم خانواده دل‌بسته باشند، به‌طور محسوس از فساد، ولگردی، بی‌بندوباری، طغیان، قتل و سرقت، جنایت و ناامنی، تجاوز و انحراف و اعتیاد و خودکشی کاسته خواهد شد، زیرا چنانچه آمار نشان می‌دهد اکثر این امور از افرادی سر می‌زند که از وجود کانون گرم خانوادگی محرومند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا