سبک زندگی

گذراندن اوقات فراغت نوجوانان

تیزی تابش خورشید و گرمایی که تر و تازه است، نوید فرح ‌بخش تابستان را به چشمان نیمه ‌بازم می‌دهد. ساعت ده و نیم صبحِ ظهرآلود است که صدای زنگ تلفن چشمانم را بازتر می‌کند. بیدار می‌شوم. فکر می‌کنم حالا که تابستان از راه رسید، دو راه دارم؛ راه اول این است که در امتداد تابستان ‌های گذشته تبدیل شود به هزاران برنامه و وعده‌ عملی نشده؛ و راه دوم این است که تبدیل شود به تابستانی که با همه‌ تابستان‌ های گذشته متفاوت است. «وای از این بوی قورمه‌ سبزی و عطر سبزی ‌های آمیخته به هم!» دلم ضعف می‌رود. از رخت‌خواب که جدا می‌شوم، یک راست به آشپزخانه می‌روم. قورمه‌ سبزی ریز ریز برای خودش قل می‌زند و ابرک بالای سر قابلمه، چشمان کسلم را براق می‌کند.

صورتم را با آب خنک، که می‌ چسبد در این گرمای سوزان، می‌شویم؛ مسواک می‌زنم و با ظاهری مرتب برای خودم چای می‌ریزم. پشت پنجره به انتظار مادرم می ‌نشینم و چای می ‌نوشم. از سر و صدای بلندگوی سبزی ‌فروش، پیشاپیش عطر مرزه و ریحان‌ می‌دود زیر بینی‌ ام. به این فکر می‌کنم که آشپزی و آشنایی با مواد اولیه‌ آن از ملزومات زندگی هر آدمی است؛ چه مرد، چه زن. خوب هر کسی باید بتواند در مواقع لزوم حداقل از پس شکم و گرسنگی عزیزان و خودش بربیاید؛ یا اینکه مثلاً با ویژگی‌ انواع مواد غذایی و نحوه‌ ترکیب ‌شان با هم آشنا باشد؛ شناخت طبع انواع سبزیجات و گیاهان و حتی چگونگی رشد و پرورش آن‌ ها. به نظرم اینکه ترکیبات و مواد اولیه‌ آشپزی دست ‌پرورده‌ خود آدم باشد، خیلی لذت ‌بخش است. با تصور باغچه ‌های کوچکی از جعبه‌های میوه که کنج حیاط خانه جاخوش‌کرده‌ اند، قند در دلم آب می‌شود. همین؛ بذر و خاک و جعبه! و البته از نگاه مهربان خورشید خانم و آبی که مایه‌ حیات است هم غافل نمی‌شوم.

باید بگویم که آشپزی به جز ایجاد انگیزة‌ خود کفا بودن در تولید محصولات اولیه، فواید و لذت‌‌های دیگری هم به ارمغان می‌آورد. در واقع به نظر من در طی فرآیند آشپزی، هم ‌زمان چند هنر دیگر هم احساس می‌شود؛ مثل هنر موسیقی با صدای جلز و ولز روغن در ماهیتابه، صدای قل‌ قل خورش جا افتاده یا سابیدن زعفران در هاون. همچنین هنر نقاشی، تصویرگری و دیزاین. به نظر من آشپزی غیر از ترکیب و بازی رنگ ‌ها نیست؛ که در نهایت آرامش ‌بخش ‌ترین اوقات روز را می‌سازد. خلاصه در روند تحقیقات در مورد آشپزی و شروع آموزش و یادگیری آن، با مزایای جانبی و پرکاربردش نیز آشنا شدم؛ از جمله اینکه:

1-روابط اجتماعی را بهبود می‌بخشد.

2-باعث افزایش عزت نفس می‌شود.

3-خلاقیت را گسترش می‌دهد.
4-با سلامت روان و درمان اضطراب ارتباطی مستقیم دارد.

5-اعتماد به ‌نفس را افزایش می‌دهد.

6-باعث گسترش دانش ما در مورد جهان می‌شود.

7-باعث افزایش مهارت مدیریت زمان می‌شود.

لازم به ذکر است که آن‌چه مسلم است، با رسیدن به این مزایا و دستاورد ها، به آسانی و با روحیه‌ای پایدار می‌توان به دیگر فعالیت‌های شخصی و اجتماعی روی آورد. پس بهتر است که هرچه سریع ‌تر دست‌به‌کار شویم و برای تابستان ‌مان یا تابستان‌ های ‌مان برنامه ‌ریزی پروپیمان داشته باشیم. اصلاً هم نگران نباشید؛ به قول مادرجان این چشم است که می‌بیند و می‌ترسد؛ اما دست انجامش می‌دهد!

تابستان با اوقات فراغتش بهترین زمان برای آن است که راه دل‌ مان را پیش بگیریم. حال چه بهتر و دل ‌انگیزتر که ثمره و منفعت این راه، اجتماعی و متوجه هم‌نوع ‌مان هم باشد؛ مثلاً یکی دیگر از برنامه‌ های تابستانه‌ من یادگیری کمک‌ های اولیه است. این‌که بتوانیم در شرایط بحرانی، با مهارت لازم و اعتماد به‌ نفس کافی، برای نجات جان یک انسان وارد عمل شویم، خیلی ارزشمند است. هدف از انجام این کمک ‌های اولیه حفظ جان بیمار یا مصدوم قبل از رسیدن اورژانس و پزشک است. خوب برای شروع باید یک جعبه‌ کمک‌های اولیه تهیه ‌کنم که به نظر من شبیه یک روزنه‌ امید است.

راستش را بخواهید سفالگری هم از هنر های مورد علاقه‌ام است. ذوق کودکانه‌ ای که در گچ‌ بازی و خاک ‌بازی نهفته است، محدودیت سنی ندارد. ما در هر سنی از بازی با گچ، خاک و خمیر لذت می‌بریم و کودک درون ‌مان بیدار می‌شود که این بیداری، شادابی و خلاقیت را به همراه دارد.

عشق به عروسک ‌سازی از کودکی با من مانده است. ما می‌توانیم با ساده ‌ترین امکانات مثل خرده پارچه‌ های بلا استفاده و دکمه ‌های لباس ‌هایی که کهنه شده‌اند، عروسک‌ هایی دوست ‌داشتنی درست کنیم و با هدیه ‌دادن‌شان، لبخندی از جنس عشق به صورت دوستان و اطرافیان ‌مان بنشانیم.

خیاطی هم از آن دسته مهارت ‌هایی است که می‌توانیم آن را با عشق و دوستی در اختیار بقیه افراد جامعه قرار دهیم.

مطالعه را هم که دیگر نگویم؛ جزو لاینفک زندگی! که به وسیله آن می‌توانیم با هر آن‌چه در جهان است، آشنا شویم و اطلاعات کافی را به دست بیاوریم؛ و از داشتن آن همه اطلاعات عمومی و علمی کیف کنیم. پس چرا معطلید؟ شما هم مثل من برای تابستان ‌تان برنامه‌ریزی کنید و با آموختن بسیاری از مهارت ‌های کم‌ هزینه، اندوخته ‌ای ارزشمند برای فردای ‌تان پس ‌انداز کنید.

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا