اهل بیتسبک زندگی

دزدی از بیت المال

درستکاری امیرالمومنین

مثلاً مهمان بود! انتظار داشت حال که بعد از مدت ها به منزل برادرش آمده، شام مفصلی نوش جان کند و دلی از عزا در آورد. چلومرغی؛ بوقلمونی!
وقت شام که شد، از سادگی غذا تعجب کرد، اما به روی خودش نیاورد. چون اگر حرفی می زد و اعتراض می کرد، ممکن بود از هدف اصلی اش باز بماند.
بعد از خوردن شام، از هر دری صحبت کردند و سرانجام، عقیل تاب نیاورد. گفت:
برادر! مقداری قرض دارم، ولی توانایی پرداخت آن را ندارم. آمده ام تا کمکم کنی.
– چقدر مقروضی؟
– صد هزار درهم.
– صد هزار درهم؟! می دانی که چنین پولی ندارم، ولی صبر کن. موقع دریافت حقوق که شد، مقداری از آن را به تو می بخشم.
– مگر صندوق و خزانه مملکت در اختیار تو نیست؟ از آنجا بردار! جای دوری که نمی رود!
– اگر نمی توانی صبر کنی، همین امشب، به مغازه های بازار دستبرد بزنیم و از مال آنان بدهی ات را بپردازیم.
– برادر جان! من و دزدی! چه پیشنهادی! من که برای دزدی نیامده ام. آمده ام از بیت المالی که نزد تو است، برداری و به من که برادرت هستم، کمک کنی.
– تو دزدی از یک نفر را بد و ناپسند می دانی. من چگونه دزدی از بیت المال را که مربوط به همه مسلمانان است، بد ندانم؟! تو اگر نمی توانی جواب یک نفر را بدهی، من در آخرت جواب همه مردم را چگونه بدهم؟ عقیل! برادرم! بدترین دزدی ها، دزدی از بیت المال است.

بحار الانوار ، ج41، ص 113 .

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا