پای صحبت دهه هشتادی ها
دهة هشتاد، اسیر تکنولوژی
«ستایش» اهل کردستان و دانشجوی ترم اول علوم اجتماعی میگوید: «وقتی از نوجوانان و جوانان دهههشتاد حرف میزنیم؛ نباید یادمان برود که از نسلی سخن میگوییم که تا چشم بازکرده، کامپیوتر بوده و وبلاگنویسی و اینترنت پرسرعت؛ موبایل بوده و پیامک و بلوتوث؛ نسلی که تا خواسته بپربپر کند؛ اسیرِ آپارتماننشینی بوده؛ نسلی که به جایِ بازی با هم سنوسالانش، «کلشآفکلنز» بازی کرده است. نسلی که ارتباطش با دوستانِ همسنش بعد از مدرسه، تلفنی که نه، وایبری بوده است! نسلی که تا بوده، فیلترینگ هم بوده؛ نسلی که در کوچه بازیکردن را حتی تصور هم نکرده است! نسلی که تقریباً اسیرِ تکنولوژی، فقط و فقط قد کشیده، چگونه میتواند باشد؟ نسلی که همة کتابهایش را ترجمههای غربی تشکیل داده؛ نسلِ موسیقیِ رپ، نسلِ سریالهای آبدوغخیاری، نسلِ فیلمهای نه چندان فاخر نمایش خانگی؛ از این نسل چه انتظاری میتوان داشت؟ طبیعی است که رسانه میتواند بر افکار او مسلّط شود.»
معضل فرزندسالاری
«میلاد» که اهل تهران است و دانشجوی ترم سوم آیتی، گفتههای ستایش را قبول دارد و میافزاید: «والدین بچههای دهههشتاد، به جای وقت گذاشتن برای فرزندان خود، آنها را به شبکههای مجازی سپردند! نسل دهههشتاد مفهوم صبر را نمیداند؛ در واقع هرچیزی را که خواسته، والدین برایش فراهم کردهاند. این یک حقیقت است که ما محصول دوران فرزندسالاری هستیم! به همین علت با دو نسل پیش از خود تفاوت داریم؛ این تفاوت به معنی خوببودن نسل ما نیست؛ به همین علت فضای مجازی بیش از هر چیز دیگری روی ما تأثیر میگذارد.»
مشکلات اقتصادی و دهه هشتاد
«محمدمهدی» ساکن قم و دانشآموز سال آخر متوسطه میگوید: «اگر چه ما رفاهطلبی را به نسل خودمان نسبت میدهیم؛ ولی حقیقت این است که وضعیت اقتصادی موجود، که گریبانگیر خیلی از خانوادههاست، را نمیشود انکار کرد. اگر شرکت دهههشتادیها را در اغتشاشات شاهد بودیم؛ به معنای مخالفت با نظام جمهوری اسلامی نبود؛ بلکه به نیت بهبود وضعیت اقتصادی بود. متأسفانه ما شاهد دو طبقه متفاوت هستیم؛ طبقه مرفه بیدرد که دلار هر اندازه بالا برود، هیچ مشکلی برایش پیش نمیآید؛ و طبقه محروم پردرد که وقتی قیمت دلار بالا میرود، سفره آنها روزبهروز کوچکتر و خالیتر میشود. جوانان طبقه محروم به وضع اقتصادی اعتراض دارند؛ ولی مخالف نظام نیستند! من معتقدم حضور دهههشتادیها در اعتراضاتی که توسط دشمنان جمهوری اسلامی به اغتشاش تبدیل شد، سوءاستفاده از جوانان بود.»
در ادامه «کیان» اهل رفسنجان، میگوید: «ما نسل دهههشتاد را یکطرفه نقد میکنیم؛ با این اشتباه که نمیپرسیم چه کسانی باعث شدند ما به «ربات» تبدیل شویم؟ جوری که چشم و گوشمان به فضای مجازی باشد! این شرایط اعتیاد به فضای مجازی، میان جوانان کشورهای دیگر هم رایج است؛ ولی اغتشاشات ندارند. به نظر من مسئولان فرهنگی ما مقصر هستند؛ که به خواب غفلت رفتند و برنامهای برای نسل ما نداشتند. از این موضوع هم نگذریم که برخی از افراد ضد نظام در لباس خدمت، به نسل ما ظلم کردند. میان همنسلان ما، خیلیها هستند که خانوادههایشان میان فقر دست و پا میزنند؛ این جوانان به جای اینکه به فکر رشد خود باشند، مجبورند درس را رها کنند و برای تأمین مایحتاج خانوادهشان تلاش کنند. خب پیداست جذب شعارهای دروغینی میشوند که به آنها وعده حل مشکلات اقتصادی را میدهد.»
عدالت آموزشی
«حنا» دانشآموز سال آخر متوسطه از زابل میگوید: «دشمنان روی ناامیدکردن نسل ما خیلی تلاشکردهاند. ما نیاز به امیدواری داریم. مدام در گوش ما میخوانند آینده سختی در انتظار ماست. با همین الفاظ ما را تحریک میکنند که مقابل دین و نظام بایستیم. علت اصلی این است که مسئولان به ما توجه نمیکنند و بها نمیدهند.» او نبود عدالت آموزشی را یکی از مشکلات جوانان میداند و میافزاید: «کنکور سد راه پیشرفت ماست. غالب جامعه ایران از طبقه مرفه نیستند و نمیتوانند از کلاسهای کنکور گرانقیمت استفاده کنند؛ آنها نمیتوانند رشته خوب و دلخواهشان را قبول شوند و در دانشگاههای خوبی تحصیل کنند؛ به همین علت وقتی با همة نداری خانواده، به سختی دانشگاه میروند و مدرک میگیرند، تازه مشکلاتشان شروع میشود؛ چرا که نمیتوانند شغل مناسبی پیدا کنند! به همین علت اگر سد کنکور شکسته شود و کنکور از نظام آموزشی ما حذف شود، با این همه مشکل روبهرو نخواهیم بود.»
نسل دهههشتاد درگیر تعارضها
«آیلار» از ارومیه، دانشآموز سال دوم متوسطه است. او با تأیید گفتههای «حنا» میگوید: «جدا از مسئله آموزشی که کاملاً با حنا موافق هستم، نکته مهم دیگر تعارض بین دنیای واقعی و دنیای فیلم و نمایش است. ما کشورمان را دوست داریم و احترام گذاشتن به قانونهایش را وظیفه خودمان میدانیم؛ اما وقتی آن چیزی که در شبکه نمایش خانگی میبینیم، در مقابل قانون است؛ چه توقعی از ما دارید؟ وقتی در فیلمهای نمایش خانگی، برتری زنان و دختران در ظاهر آنها خلاصه میشود؛ و وقتی زنان بیاعتقاد موفقتر هستند، در نتیجه دختر امروز به راحتی به سنتهای درست والدینش پشتپا میزند و لذتجو میشود؛ چرا؟ چون نوجوانان رها شده در دنیای فیلم و فضای مجازی، این چیزها را آموزش میبینند؛ دیگر چه انتظاری از این نسل دارید؟»
سرانجام ولنگاری فضای مجازی
«سهراب» آخرین فرد شرکتکننده در این میزگرد، اهل رشت است و سال آخر متوسطه را میگذارند. او میگوید: «ما بچههای دهههشتاد با گوشیهای هوشمند بزرگ شدیم و در یک فضای غیرحقیقی رشد کردیم؛ همین از ما یک نسل خیلی متوقع ساخت. به نسل ما خیلی چیزها را نگفتند یا نخواستند بگویند. روزی در این کشور، جوانان هم سن ما در جبهه علیه دشمن حاضر شدند و از این کشور دفاع کردند. امروز که نسل من باید پاسدار این کشور باشد، در بستر فضای مجازی با دروغهایی که دشمنان ساخته و پرداخته میکنند، دست و پنجه نرم میکند. ما را دشمن نظام جلوه میدهند؛ در حالی که این چنین نیست! نسل ما از مشکلات اقتصادی، از قیمت دلاری که به سفره ما گره خورده، ناراضی است. تردیدی نیست که ولنگاری مجازی دهههشتاد را به اینجا کشاند؛ تا دشمنان راحت بتوانند از نسل ما علیه جمهوری اسلامی استفاده کنند. اگر در طول اغتشاشات دقت کرده باشید، هر اندازه روشنگریها بیشتر میشد، از تعداد معترضان کاسته میشد؛ چون جوانان اعتراض داشتند؛ اما نه در حد توهین و بیاحترامی به مقدسات؛ نه در حد پایمالکردن خون شهدا و سردادن شعارهای هنجارشکنانه. اینها همه سوءاستفاده از خواستهها و روحیات نسل دهههشتاد بود. به عنوان یک جوان دهههشتادی به تمام این حرکتها که باعث آزردن دل هموطنانم شد؛ اعتراض دارم! این حرکتها نه مطالبه نسل من بود و نه باعث پیشرفت کشورمان میشد؛ نه حتی عاقلانه است. مسیر پیشرفت کشور ما از راه دانایی و فرزانگی میگذرد؛ که آن به کارگیری سیره افراد بزرگی مانند سردارسلیمانی است؛ سرداری که محبوب دل مردم و رهبری بود.»
«هما طلایی»، مشاور خانواده و استاد دانشگاه، میگوید: «متأسفانه ما خانوادهها در حق فرزندان دهههشتادیمان کوتاهی کردیم؛ در حدی که حتی این بچهها سختیهای دوران بلوغ خود را هم با گوگل گذراندند. پیداست ما فضای مجازی را به این نسل هدیه دادیم؛ و حالا انتظار داریم مثل متولدین دهه 60 و 70 صبور باشد و فرزانگی پیشه کند. همه والدین در خانه شاهد تفاوت نسل جدید هستند؛ اما نمیدانند که چگونه میتوانند اعتیاد فضای مجازی جوان خود را درمان کنند؟ بهترین راهکار این است که اوقات فراغت نوجوانان را با برنامههای خلاقانه پر کنیم؛ استعدادهای آنها را شناخته و به آن جهت هدایت کنیم؛ چون فضای مجازی آدمها را شبیه ربات میکند! به این شکل که ترسی از آینده ندارند؛ به همین دلیل لحظهای و آنی تصمیم میگیرند؛ که این آسیبزاست.»
نسل دهة هشتاد به خاطر شرایط خاص عصر حاضر، نیازمند توجه و هدایت است؛ هدایت به سوی روشنایی! دهههشتادیها در آماج سختترین حملات فضای مجازی قرار دارند؛ فضایی که راست و دروغ را به هم بافته و چیزی را تحویل مخاطبانش میدهد که واقعیت ندارد. اینکه در اغتشاشات اخیر دشمن به راحتی توانست به اندکی از اهداف خود دست یابد؛ ریشه در بیتوجهی مسئولانی دارد که حق این نسل را بهجا نیاوردند. امیدواریم با درک این سرمایه بینظیر انسانی، از آنها در جهت اعتلای این سرزمین بهره ببریم.