سبک زندگی

عوامل گرایش به مال حرام

۱. وسوسه های شیطانی

هنگامی که فردی تصمیم می گیرد مال حلال کسب کند و بدون نیرنگ و ربا، غل و غش، دروغ و رشوه و… لقمه نانی بدست آورد و به غفلت نخورد، شیطان به او وعده فقر می دهد که اگر در پی کسب حلال باشی به جایی نمی رسی و آینده ای نخواهی داشت فرزندانت بی سر و سامان می مانند. خداوند در پاسخ وعده های شیطان می گوید:

« والله يضاعف لمن يشاء والله واسع عليم ۱» خداوند وعده مغفرت وبخشش می دهد و او است که وسعت گسترش عنایت می کند. پس از راهی که انتخاب کردید نترسید و هراس به دل خود راه ندید.

۲. احساس حقارت

یکی از زمینه های «حرام خوری» زمینه روحی و روانی است که انسان با افکار و تخیلات نادرست گرفتار عقده وحقارت می شود و تصور می کند با دستیابی به مال و ثروت می تواند جایگاه خویش را در جامعه پیدا کند. از این رو به هر دری می زند تا خانه ای مجلل، ماشینی پیش رفته وظاهری همچون ظاهر ثروتمندان داشته باشد. پیشوایان اسلام می فرمایند: اگر انسان شخصیت خود را بشناسد، هرگز شخصیت بلندمرتبه خود را در راه های انحرافی وناپسند نابود نمی کند.

 امام سجاد(ع) می فرماید: «من کَرُمت عليه نفسُهُ هانت عليه الدنيا2» کسی که نفس خود را گرامی دارد در امور مادی، دنیا در نظرش بی ارزش گردد. پس یکی از علل حرکت به سوی مال حرام، حقارت شخصیت انسان است، کوچک بینی خویش سبب می شود در پی، کسب جایگاه و شخصیت اجتماعی باشد و آنرا در ثروت و مال می بیند و از هر راهی حتی سرقت بیت المال و… در پی مال اندوزی می رود.

۳. فقر و تهی دستی

یکی از زمینه های حرام خواری، فقر است که برای سالم سازی محیط وجامعه لازم است بطور جدی و اساسی با فقر و نداری مبارزه شود. فقر انسان را به بسیاری از گناهان مثل رباخواری، غش، معاملات حرام، تصرف در بیت المال، حق خوری و… وادار می کند. از این رو امیرمومنان علی علیه السلام به فرزندش محمد حنیفه می فرماید:

«يا بني إني أخاف عليك ألفقر فاستعذ بالله منه فإن الفقر مَنقَصه للدين مدهشه للعقل داعية للمَقت 3» فرزندم از فقر برای تو می ترسم و از آن به خدا پناه می برم، چرا که فقر دین انسان را ناقص و عقل و فکر او را مضطرب و مردم را نسبت به او بدبین می سازد. از این روی در دیدگاه اسلام قاضی شرع باید راحت زندگی کند و در فقر و تهیدستی قرار نگیرد، زندگیش به طور کافی از بیت المال تامین گردد تا مبادا احساس نیاز کند و به دنبال آن به رشوه خواری و مال حرام آلوده شود.

۴. محیط

همان طور که مکان زباله ها موجب پیدایش و رشد میکروب ها و بیماری ها می شود، محیط فاسد اقتصادی، یکی از زمینه های مهم حرام خواری و کسب اموال نامشروع است. وقتی محیط و جامعه به سوی دنیا گرایی و مسابقه در تجملات پیش می روند انسانها برای رسیدن به مقاصد دنیایی خویش راه های نا مشروع را بر می گزینند، آنان جوزدگانی هستند که تحت تاثیر محیط قرار می گیرند و با این توجیه که همه مردم این کارها را می کنند و از این طریق ثروت اندوزی می کنند، وام ربوی می گیرند و ربا می گیرند و ربا می دهند و معاملات نامشروع را روش وشیوه خویش قرار می دهند. هنگامی که ملاک و معیار کارها جو عمومی جامعه باشد و همرنگ جماعت شدن دلیل انتخاب و رفتارها گردد، انسان از حال و هوای الهی بیرون می رود و در کسب و کار خویش خدا را فراموش می کند و آلوده به هوس های شیطانی می گردد.4

آثار مال حرام 

1. اثر مال حرام بر فرزندان

بسیاری از صفات ظاهری و معنوی انسان ها، بواسطه وراثت به فرزندان و نسل های بعد منتقل می شود، یکی از آثار حرام خوری نیز ظهور و بروز آن در نسل آینده انسان است.

حضرت امام صادق عليه السلام در این باره می فرماید: «كسب الحرام يُبَيِّن في الذرية 5» آثار در آمد و کسب حرام در نسل بعد آشکار می شود. امام باقر عليه السلام در آثار مال حرام می فرماید «إن الرجل إذا أصاب مالا من حرام كم يقبل منه حج و لا عمرة و لا صله رحم حتى أنه يفسد فيه الفرج 6» اگر انسان از مال حرام استفاده کند، حج وعمره وصله رحم او پذیرفته نمی شود بلکه به واسطه حرام در فرزندان و نطفه وی اثر زشت ظاهر می شود.

گناه تا عمق انسانیت، اثر می کند و رفتار نسل های بعد را نیز تحت تاثیر قرار می دهد، زیبا ترین شاهد این مطلب سخن خداوند است که به یکی از انبیای خویش فرمود:

«وإن آثار الذنب يبلغ إلى البطن السابع 7»  همانا آثار گناه تا نسل هفتم تاثیر می کند.

2. آثار مال حرام بر عبادات

انسان بدون ارتباط با خداوند، تنها جسم است وروح ندارد، تن حیوانی دارد، اما از عقل و کمال در او خبری نیست. برخی از کارها باعث می شود ارتباط انسان با خالق هستی و روح بخش جهان قطع شود، یکی از آثار مال حرام این است که عبادت آدمی را هیچ و پوچ می کند.

رسول خدا صلى الله عليه وآله و سلم می فرماید: « العبادة مع أكل الحرام کالبناء على الرمل، و قيل: على الماء 8» عبادت با خوردن مال حرام همانند ساختن ساختمانی بر روی ماسه است.

تا وقتی که اثری از حرام در بدن و روح انسان باقی باشد، کارهای نیک انسان پذیرفته نمی شود.

پیامبر صلی الله عليه و آله و سلم در این باره می فرماید: «من أكل لقمه حرام لم تقبل له صلاة أربعين ليلة؛ ولم تستجب له دعوة أربعين صباحا و کل لحم ينبته الحرام فالنار أولی به 9» کسی که یک لقمه حرام را بخورد، تا چهل روز نماز او پذیرفته نمی شود و دعایش مورد استجابت قرار نمی گیرد و هر مقدار از بدن که پرورش یافته لقمه حرام باشد سزاوار آتش و سوختن است.

یکی از پیامدهای غذای حرام، این است که توجه و بیداری را از انسان سلب کرده، او را در غفلت فرو می برد. وقتی چنین شد، حال عبادت ندارد، از نماز لذت نمی برد و بدتر از آن، از گناه لذت می برد. به مرتبه ای از سقوط می رسد که رابطه با خدا برایش مشکل است و نه تنها موفق به خواندن نماز شب نمی شود، بلکه توفیق نماز اول وقت نیز از او سلب می شود.

از دیگر پیامدهای مال حرام، پدید آمدن جهل مرکب برای انسان است. به این معنا که کار زشت در نظر او جلوه نیکویی دارد. افراد جامعه ای که مبتلا به مال حرام هستند، دچار جهل مرکب می شوند. چنین اجتماعی می رسد به آنجا که از لحاظ فرهنگی مشکلات فراوانی دارد، اماخیال می کند که از برترین فرهنگ ها برخوردار است. فرهنگ اسلام در بین افراد آن جامعه، خرافی تلقی می شود؛ چادر بین آنان ارزش ندارد، بلکه یک خرافه است، پوشش غربی را امتیاز می دانند، دین، نماز، مسجد و محراب را مسخره می کنند و رفتارهای زشت و ناپسند و فرهنگ غرب را نیکو می دانند. ظلم، در چنین جامعه ای معتبر است و ربا و رشوه، در بین افراد آنان عادی است و امتیاز به شمار می رود.

مال حرام، رابطه انسان با خداوند را به کلی قطع می کند و او را به شیطان متصل می نماید. وقتی با شیطان مرتبط شد، به راهی می افتد که منتهای آن سقوط است و تا پایان عمر سراشیبی سقوط را می گذراند تا بمیرد 10 و متأسفانه در آخرت نیز سقوط او ادامه دارد. خدا نکند کسی به این مقام پست تنزل یابد که سقوطش، حتی در جهنم نیز ادامه دار باشد.

افزون بر این، کسی که مال حرام کسب کرده، در قیامت باید حق الناس را جبران نماید و این جبران، ربطی به سقوط او و عذاب جهنم ندارد. خداوند متعال به عزت و جلال خود قسم خورده و فرموده است که: ممکن است از حق خودم بگذرم، اما از حق الناس نخواهم گذشت؛ بنابراین در قیامت، عبادات و اعمال نیک بدهکار را به بستانکار می دهند تا راضی شود؛ و اگر عمل نیکی نداشته باشد یا اعمال او تمام شود، گناهان بستانکار را به پرونده بدهکار منتقل می کنند.

غذای حرام، تبعات فراوان دیگری نیز دارد اما همین مقدار باید دانست که مال حرام، انسان را به سقوط می کشاند و شقاوت ابدی را برای او رقم خواهد زد؛ بنابراین، به دست آوردن غذای حلال، به ویژه در زمان حاضر، در حالی که بسیار مشکل است، بسیار لازم است.11

۱. بقره، ۲۶۱.

2. حرانی، تحف العقول، ص ۳۱۸.

3. نهج البلاغه، حکمت ۳۱۹.

4. قاسمی، روزی حلال، ص ۱۵۷-۱۵۰.

5. کلینی، کافی، ج ۵، ص۱۲۵.

6. طوسی، الأمالی، ص ۴۸۰، ح ۱۴۴۷.

7. مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۱۰، ص ۹۰.

8. مخبر، ریحانه بهشتی، ص۱۷۹.

9. مجلسی، بحار الانوار، ج ۱۰۰، ص ۱۶.

10. قاسمی، روزی حلال، ص ۱۸۱-۱۷۸.

11. جلایی، نقش رزق حلال در رشد معنوی انسان، نشریه مطالعات راهبردی علوم انسانی اسلامی، پاییز 1399، شماره 31.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا